امــــروز گذرگاه آینده
امــــروز گذرگاه آینده

امــــروز گذرگاه آینده

امروز

قربانی بعدی کیست ( موسوی ؟ کروبی ؟ خاتمی ؟)

 با اینکه نظام سعی می کند جو کشور را کاملا آرام و بدون هیچ برخورد عمده ای نشان دهد دستهای پشت پرده جنبش سبز برای یوم الله ۲۲ بهمن نقشه های شوم و پلیدی را در سر می پروراند جنبش سبز دیگر با قربانی کردن یک ندای خام قادر به تحریک افکار عمومی نیست و حتما باید یکی از مهره های نسبتا با ارزش خود را واقعا قربانی کند و چه قربانی بهتر از رهبران ظاهری جنبش سبز ؛ کسانی که در حقیقت هیچ کاره اند و چیزی بیشتر از یک اسم رمز نیستند اسم رمزی که فردا می تواند به سادگی تغییر کند و صد البته اگر این فتنه همان فتنه شدیدتر از فتنه دجال باشد حتما به این سادگی ها تمام شدنی نیست

به نقل از یک خط کوتاه

جنبش سبز چند فصل به کتاب رکورد های گینس اضافه کرد !

  اینها توهین نیست میگید نه به دقت بخونید  >

   آیا می دانیدامروزه نهضت سبز شامل :

             متقلب ترین دروغ گو ترین جرزن ترین محبوب کفار و استکبار ترین بهترین سرمایه صهیونیست ها ترین  نهضت سبزترین دجالی ترین صهیونیست ترین ضدولایت ترین مزدور اجانب ترین خودفروخته ترین ضایع ترین جنبش راه سگ ترین فراماسونری ترین بهائی ترین تروریست ترین خودباخته ترین دیکتاتورترین قانون گریز ترین جایزه نوبل بگیر ترین ضد مردمی ترین استکباری ترین استعماری ترین استحماری ترین مسخره ترین بادمجون دور قاب چین ترین قاشق نشسته ترین آتیش بیار معرکه ترین صاندق تولاسی ترین هارترین بالاترین هاراترین احمق ترین عمر گران به بادداده ترین ضدخداترین ضد امام زمان ترین همکار صهیونیست ترین ندا آقا سلطان ترین سوتی بده ترین  مقتول ترین قاتل ترین فحاش ترین موهن ترین مخملی ترین کودتاچی ترین حراف ترین پررو ترین سنگ پا از رو ببر ترین جاسوس ترین اموی ترین یزیدی ترین کتک بزن ترین کتک بخور ترین مدعی ترین مغرور ترین نمک نشناس ترین نمک به حرام ترین انیران ترین بی سواد ترین ساده لوح ترین بدعت گزارترین ضد اسلامی ترین حیله گر ترین دماغ دراز ترین روباه مکارترین آرش حجازی ترین بیانیه نویس ترین تجمع برگزار کن ترین آشوبگرترین اخلالگرترین ضد حال ترین خربرفت ترین مزخرف ترین دماغ سوخته ترین ترسوترین مجید توکلی ترین جنبش مردان با حجاب ترین بزدل ترین یکه بزن ترین تفرقه انگیز ترین خودشون ترین ملت خر فرض کن ترین پت و مت ترین رین ترین زیرآب بزن ترین خـ ... مال ترین دستمال کش ترین دستمال به دست ترین دستمال به دهن ترین پاچه خوار بین المللی ترین جاهل ترین ضد علم ترین بمب گزار ترین خائن ترین قاطی ترین قاط بزن ترین درهم و برهم ترین مختلط ترین گلدکویستی ترین مافیائی ترین زالو صفت ترین غارتگر بیت المال ترین فالگیر ترین پیش گو ترین بهتان بزن ترین ارازل و اوباش ترین قمه کش ترین نجس ترین قدرت طلب ترین فرصت طلب ترین ستون پنجم ترین هرکی هر کی ترین پارادوکسیکال ترین جمع اضداد ترین جانورصفت ترین غوغا زیست ترین دم خروس و حضرت عباس ترین خرپول ترین همه چی مسخره کن ترین گمراه ترین فرقه دربیار ترین غاصب ترین انگ بزن ترین شب شهادت امام جشن تولد سمبلیک و نمادین و دروغین بگیر ترین سلطنت طلب ترین؛ لشکر ضحاک ترین ، وابسته به  BBC و CNN ترین جاسوس CIA و MI5 ترین بی رحم ترین حرمت شکن ترین گنده گوز ترین سابقه دار ترین ضعیف چزون ترین دوزیست ترین مجاهد ترین مشارکتی ترین در صحنه ترین زحمت کش ترین تلاشگر ترین دایه مهربان تر از مادرترین غیرتی ترین لرترین فارس ترین ترک ترین مسیحی تر از آیت الله ترین نظر کرده ترین نورچشمی ترین سید ترین سادات ترین آب زیر کاه ترین من نبودم دستم بود تقصیر خودت بود ترین زندانی سیاسی بشو ترین نقش بازی کن ترین دختران فیروزه ای ترین صیانت از آرا بکن ترین جور واجور ترین لائیک ترین مذهبی ترین بی رهبر ترین پرلیدر ترین مسئولیت قبول نکن ترین میرحسینی ترین داماد لرستان ترین فرزند آذربایجان ترین فیلم ترین پسر تهرونی ترین فوتبال دوست ترین ضد فوتبال ترین دلائی لاما ترین اندیشمندترین زن جهان ترین روی پول عکس چاپ کن ترین روی پول بنویس ترین SMS به برنامه نود بفرست ترین سکولارترین خط امامی ترین نه غزه نه لبنان ترین  و کلی ترینهای ترین دیگه هست ؟! اگه نمی دونید بدونید

ندائی که در بند دجال بود !

شبی گرد بادی برآورد گرد

جهان خاک شد عالمی کور کرد

 

کنون گوش کن بشنو این فال را

سه گوش است و یک چشم دجال را

 

ورا یاورانی است بس فتنه گر

از او یاوه گو تر به حیلت بتر

 

یکی دختری حیله گر خام بود

سرش پر زسودا ندا نام بود

 

به شوخی و جد حیله با مردمان

بکردی ولی کس نبردی گمان

 

چنان خیره سر بود آن دخترک

که بر هر چراغی بگفتا درک

 

چو دجال او را به خوبی شناخت

مر او را یکی حیله در خور بساخت

 

گزین کرد او را برای نبرد

هموئی که غافل بد از گرم و سرد

 

ورا گفت آخر تو ای دخترک

زدی بر دل عاشقانت ترک

 

بر آن چهر اگر گردی آید زماه

شود سرنگون دست مردم به چاه

 

تو را ماه اگر هست اینجا رقیب

چنان کن که او را کشندش صلیب

 

مر آن پیر فرزانه گر رهبری است

تو را کی دگر فرصت دلبری است

 

بیا تا زر اندوده گردی ز جود

بیاور یکی گرز حیلت فرود

 

کنون در کف مردمان جامهاست

به قدری که خواهیم گیهان نماست

 

چو یاران من قصد سلطان کنند

چنان شیری آهنگ میدان کنند

 

به حیلت بیفکن تنت خاک زود

تو را کشته بر جام خواهم نمود

 

بر آن چهر گلرنگ خود خون بپاش

بگوئیم سلطان زدش تیر فاش

 

به خون خواهیت مردمان سر زنند

دو صد شعله بر بوم و بر بر زنند

 

 

شود گیر و داری چنان پر غبار

تو را می فرستم به دیگر دیار

 

چو بر آنچه گفتند بازی نمود

و در آن گذر صحنه سازی نمود

 

بپاشید رنگی چو بر صورتش

به جام جهان بین چو شد صحبتش

 

قضا را در آن حیله بر اشتباه

نمودند حیلت به کلی تباه

 

از آن نقشه نقشی که در جام بود

دمی رنگ پاشیدنش را نمود

 

چو بر خاک خود را بیفکنده بود

چو در مشت بر کیسه ای بر گشود

 

بر آن صورت همچو ماهش به دم

بیفزود صد جوی خون بر ستم

 

رفیقانش آنگه چو بر داشتند

به مرکب چو او را خر انگاشتند

 

بگفتند دیگر بدان دخترک

مر این را که خلقی نیفتد به شک

 

تو باید بمیری که غوغا شود

مبادا که مشت ددان وا شود

 

به کار آید ار نعشت از ما گذر

که دیگر نبینی به دنیا تو شر

 

اگر حیله گر بود و گر راه زن

بیفتاد دیگر بر آن چاه زن

 

 چنین گفت یزدان به حیلت گران

کنون حیله کن تا که باشی در آن