داستان تکراری و همیشگی اختیارات

نگاه کوتاهی به وضعیت کابینه داران از سال 1358 تا کنون یک نکته جالب را برای ما روشن می کند

 و آن هم این که آنان هیچ وقت اختیارات کافی نداشته اند اما هیچ گاه از وعده دادن و شرکت مجدد در انتخابات سیر نشده اند استعفای بازرگان رفرانم خواهی بنی صدر استعفای موسوی تغییر قانون اساسی به نفع اختیارات خود توسط هاشمی رفراندم خواهی و غوغای خاتمی و طرفدارانش برای اختیارات قهر احمدی نژاد و در آخر مشکل اختیارات حسن روحانی در سال آخر دور دوم این سوال را در ذهن انسان برجسته می کند که شما چرا پس از سالها و دوره های متوالی که خود و دوستانتان به قدرت رسیده اید از میزان اختیارات رئیس دولت خبر نداشتید و اگر داشتید چرا شرکت می کنید و وعده های رنگین می دهید ؟! این پارادوکس را چه باید کرد؟