.:داستان کوتاه (اعدامی خوشحال!):.

.:*:. .:*:. .:*:. .:*:. .:*:. .:*:. .:*:. .:*:. .:*:. .:*:. .:*:. .:*:.

داستان اجتماعی

اعدامی خوشحال!

سرباز بودم یه متهمی رو با ماشین واسه اعدام می بردیم می گفت خوشحالم اعدام میشم !!

با تعجب نیگاش کردم یعنی مگه ممکنه ؟!

گفت:این ندای درون پاک دهنمو سرویس کرده

گفتم چی شد به اینجا رسدی؟!

گفت به یکی از حلقه های عرفانی میرفتیم و یه استادی داشتیم که هی میگفت به ندای دلت توجه کن به ندای درونت عمل کن!

گفتم این که خیلی خوبه که!

گفت کجاش خوبه واسه همینه اینجام !

هم دیونه ام کرده هم به این روز انداخته

گفتم چطور؟!

گفت آخه درون من چند نفر بودند یا اگه یه نفر هم بوده خل بوده کلا چون یه لحظه یه چیزی میگفت چند ثانیه بعد یه چیز دیگه میگفت معلوم نبود چند چنده!

یه روز صبح زود که دیشبش از حلقه برگشته بودم و خیلی احساس روشنفکری میکردم ندای درونم گفت با برنجی که دیشب مونده سحری بخورم و روزه بگیرم همون لحظه که ندای درونم میگفت روزه بگیر چند ثانیه بعد برگشت گفت مگه نمیخوای روزه بگیری درد فقرا رو بفهمی خوب به جای روزه به فقرا کمک کن بعد چند ثانیه بعد گفت اولا تو پولت کجا بوده ثانیا از کجا معلوم یکی فقیر باشه سوما تو خودت فقیری بشین حال کن به ندای درونت توجه کن من راحت ترین رو عمل کردم

فقط از ندای درونم پرسیدم مثلا چیکار کنم حال کنم؟ گفت با خدا مناجات کن که لذت بخشه بعد چند ثانیه بعد برگشت گفت نه همین که بخوری و بخوابی و حالت خوش باشه و از خدا راضی باشی از صدتا مناجات هم بهتره بعد چند ثانیه بعد گفت همسایه ات ثروتمنده یکی از مرغای همسایه رو بگیرم کباب کنم بخورم و من راحت ترین و لذت بخش ترین کار رو انتخاب کردم

گفتم همین؟! واسه مرغ دزدی که آدمو اعدام نمیکنن که گفت نه بابا صبح ساعت 6 بود همه خواب بودند از دیوار همسایه رفتم پائین مرغشونو بردارم چشمتون روز بد نبینه چشمم افتاد به دختر همسایه که از دسشویی بر میگشت ندای درونم بهم گفت چند لحظه نیگاش کنم بعد دیگه فقط گفت یه چند دقیقه ای باهاش خلوت کنم بعد گفت ولش کنم برگردم خونه اما بعد برگشت گفت خفه اش کنم بندازمش تو آب کسی نفهمه فک کنن توی آب خفه شده دردسر نشه واسم! و من راه آخرو انتخاب کردم و همینه که الان دارم میرم واسه اعدام اما خدا رو شکر از دست این نداهای درون راحت میشم....!!!

.:*:. .:*:. .:*:. .:*:. .:*:. .:*:. .:*:. .:*:. .:*:. .:*:. .:*:. .:*:.

نتیجه اخلاقی:

درون آدمها چندین ندای درون وجود داره : یه ندای درون عقله یه ندای درون فطرته که اینها خوبند ولی دو تا ندای درون هم هست که عمل کردن به خواسته اینها راحت تره یکی ندای نفس عماره هست و یکی ندای شیاطین که به دل آدم نفوذ میکنن بعضا

واسه همین آدم باید با توکل به خدا و و ولایت اولیاء الله زندگی بکنه تا دچار خسارت دنیا و آخرت نشه

.:*:. .:*:. .:*:. .:*:. .:*:. .:*:. .:*:. .:*:. .:*:. .:*:. .:*:. .:*:.