امــــروز گذرگاه آینده
امــــروز گذرگاه آینده

امــــروز گذرگاه آینده

امروز

فراتر از تخیلات ..... !!!!

 


*

گاهی حقیقت از تصور و تخیل عجیبتر و مرموزتر است!!


/

خیلی ها می دانند که آمریکا هیچگاه به خاطر حمله اتمی به ژاپن حتی از این کشور عذرخواهی نیز نکرده است در حالی که به خاطر اتهام دروغین دخالت مسلمانان در حملات یازده سپتامبر به دو کشور ضعیف و فقیر اسلامی حمله کرده البته برایشان زیاد عجیب نیست

/

خیلی ها می دانند آمریکا به کاپتان راجرز که فرمانده ناو آمریکایی حمله کننده به هواپیمای «مسافربری» ما و عامل کشته شدن شصت کودک و ده ها غیرنظامی دیگر بود با وجود اینکه ظاهر هواپیمای مسافربری از دور برای یک کودک دبستانی هم با جنگنده فرق زیادی دارد «مدال شجاعت» داده و برایشان تعجب اور نیست

/

بعضی ها می دانند که سربازان آمریکایی در حمله به ویتنام یک تفریحی که داشتند این بود که شکم زنان حامله را پاره میکردند و جنین را گرفته و طوری به درخت میکوبیدند که به ضربه اول سر کودک جدا شده و بیفتد و نه تنها هیچگاه به خاطر اشغال ویتنام از این کشور عذر خواهی نکردند بلکه تنها چیزی که برایشان مایه ننگ در این جنگ بود شکست و ناکامی نطامی بود و هنوز هم گیم هایی با موضوع جنگ ویتنام میسازند و البته این هم عجیب نیست

/

خیلی ها میدانند پشتیبان و سازنده ی اصلی و پشت پرده ی جنایتکاران و تروریستهایی مانند حکومت آل سعود جریان وهابیت داعش و ... سازمانهای جاسوسی آمریکا و بریتانیا هستند و البته تعجب هم نمیکنند

/

خیلی ها می دانند لوران فابیوس که در مذاکرات هسته ای رودروی تیم کشورمان مینیشند همان عامل انتقال خونهای آلوده به ایدز ب کودکان بیگناه کشورمان است که در بیدادگاه فرانسه تبرئه شد و تعجبی هم ندارد

/

خیلی ها می دانند که ماهیت فرهنگ غرب متمدنی که روشنفکران و بیسوادان غرب زده ای مانند صادق هدایت و رضاخان میرپنج و ... از فرهنگ آن دم می زدند چیزی به جز توهش و حیوان صفتی و غارت و چپاول و به خاک و خون کشیدن ملتهای فقیر به طور مستقیم یا غیر مستقیم آن هم در بالاترین حد ممکن نیست و این هم معمولا تعجب کسی را برنمی انگیزد

/

اما خیلی ها نمی دانند چرا جریاناتی رهبرمان را تحت فشار قرار داده اند که برای رسیدن به رفاه خیالی رابطه نزدیک گرگ ها و میشها و شرایط آمریکا را برای جاسوسی نامحدود در قالب پروتکل الحاقی از همه ی نقاط و مراکز حساس کشورمان را بپذیرد؟! و به اصطلاح عوام با آمریکا دوست بشویم!!

/

عجیب تر از همه این که خیلی ها نمی دانند دنیای امروز فقط یک نمایشنامه دروغین است برای ساقط کردن انقلاب جهانی اسلامی و جلوگیری از حادثه نهایی که حتی پیشگویان غربی مانند نوستر آداموس نیز آن را پیشگویی کرده اند

/

خیلی ها نمی دانند جریان انحرافی آن جریان کوچک و نوپا و ضعیفی نیست که مربوط به کوتوله هایی مانند مشایی باشد بلکه جریانی ریشه دار و فوق مافیایی است که با فریب و تزویر سی و شش سال است بر کشور حکومت میکند و جامهای زهر توقف را دقیقا در هنگام نتیجه گیری های تاریخی به خورد رهبران انقلاب داده و می دهد ،

تا هم ناکامی انقلاب مستضعفان و مظلومان و حکومت نیمه اسلامی را به نام اسلام بنویسد و هم کاسه گدایی اش را از قدرت و ثروت پر نگه دارد و بارها برای براندازی و کودتا تلاش کرده است

 

خون رجایی ها و سیدحسن آیت ها به گفته شهید لاجوردی از چنگال قسمتی از این جریان میچکد

و مرگ مشکوک سید احمدخمینی به این جریان  مربوط میشود،

این جریان پشت پرده ی بحران ها و بهتان هاست

و این جریان سی و شش سال تلاش کرده با نقاب توسعه و رفاه و ژاپن اسلامی و ملی گرایی دروغین و حتی دم زدن از فقرا .... از اجرای کامل اسلام و برپایی عدالت و حکومت اسلامی حقیقی جلوگیری کند

در خارج از کشور نیز همین ها با ایجاد اسلام هراسی وسیع از طریق ساخت و تقویت گروه های تروریستی و رسانه هایی که به جای کلمه داعش از نام گروه حکومت اسلامی استفاده میکنند و در کنار آن نمایش ریاکارنه و دروغین حقوق بشر و دموکراسی نسبی و حقوق زنان صربات اصلی را به این بیداری جهانی بزنند و با توقف حرکتهای مردمی پس از براندازی کامل جمهوری اسلامی جهان را به عصر دراکولا و مغول و قتل عام سرخ پوستان برگردانند و چنان استبدادی حاکم کنند تا کنون در تاریخ جهان وجود نداشته است


ناگفته های هاشمی رفسنجانی


 

مثل بسیاری از سیاسیون ابتدای انقلاب هاشمی رفسنجانی هم سابقه زندان دارد

وی برای تامین تسلیحاتی سازمان مجاهدین «انقلاب و خلق» بارها به زندان افتاد

بعد از شکست پهلوی و پیروزی نسبی انقلاب همزمان با روی کار آمدن دیکتاتور سبز لیبی مرد کوسه دیگری در ایران به قدرت میرسد وی میرحسین موسوی را به حزب جمهوری اسلامی می آورد و مسئول نشریه حزب میکند موسوی کاندیدای وزارت خارجه میشود، دبیرکل حزب (شهید سید حسن آیت) که نگران انحراف مسیر انقلاب بود و گفته بودمبارزه با موسوی از مبارزه با شاه واجتر است!، وعده داده بود در روز رای اعتماد اسنادی را که ارتباط مخفیانه ی موسوی با تشکیلات ضاله«فراماسونری» و بیگانگان را ثابت میکند را در مجلس افشا خواهد کرد اما هیچ گاه به مجلس نمیرسد و در مقابل ژاندارمری بدنش با ده ها تیر سوراخ میشود اما ضاربان هیچگاه شناسایی و دستگیر نمیشوند !! ولی با اعتراض هاشمی محافظت از نماینده گان تشدید میشود و آیت به دست سانسور سپرد میشود  موسوی وزیر خارجه میشود تروریستها بعد از همه به هاشمی حمله میکنند ولی اینبار همسر کماندوی هاشمی خطر را دفع میکند!! طبق گفته ی امام میزان رای ملت است و قانون فصل الخطاب، ملت دو دوره با رای بالا روحانی جانبازی به نام سید علی خامنه ای را به ریاست جمهوری انتخاب میکنند با دخالت هاشمی و کروبی نخست وزیری تصویب میشود و تنها اختیار رئیس جمهور که در زمان بنی صدر در حد فرمانده کل قوا بود میشود فقط عزل و نصب نخست وزیر

 هاشمی تلویحا ادعا میکند که امام بر خلاف گفته خود تصمیم دارد تنها اختیار قانونی رئیس جمهور یعنی انتخاب نخست وزیر هم از او گرفته شود و میرحسین موسوی نخست وزیر شود رای مردم به سنگ میخورد میرحسین برای دوره دوم کابینه اش را معرفی میکند مجلس به قسمتی از کابینه رای اعتماد نمی دهد میرحسین  ناز میکند و استعفا می دهد امام ضمن گلایه از موسوی اعلام میکند رای اعتماد حق مجلس است و استعفا را نمیپذیرد

هاشمی و روحانی با مک فارلین دیدار میکنند

جنگ به سالهای پیروزی می رسد هاشمی و اطرافیانش نگران جان مردم  و تکرار حلبچه در شهرهای بزرگ میشوند هاشمی با جمع کردن سران لشکری و کشوری مانند محسن رضایی روحانی و موسوی چند روز بعد ازشدیدترین تاکیدات امام که امروز باید در جبهه ها تحول ایجاد شود و کم کاری در تقویت جبهه ها خیانت به رسول الله است آتش بس را به امام تحمیل میکند امام بعدها از قرارداد ۵۹۸ به عنوان جام زهر یاد میکند

امام از دنیا میرود اما تنها یادگار امام نظر امام برای رهبری سید علی خامنه ای را اعلام میکند هاشمی خودش رئیس جمهور میشود و دیگر نیازی به نخست وزیر نیست موسوی به پارکینگ میرود، سید احمد میشود (احمد نگران) او این روزها خیلی نگران راه امام است از سیاست های اقتصادی و داخلی و خارجی به شدت انتقاد میکند نگرانی های سید احمد به طور مشکوکی تمام میشود ، مردم در دوره دوم با رای حداقلی دوباره به هاشمی رای میدهند اما این بار دیگر فقط بسیج و سپاه از هاشمی حمایت میکنند، سال ۷۶ میشود سید محمد خاتمی تنهاکسی است که ظاهرا سیاستهای اقتصادی متفاوتی با گذشته اعلام می کند سید محمد با رای بالایی دو دوره رئیس جمهور میشود در انتخابات مجلس ششم هاشمی نفر ۳۴ تهران میشود ولی با مقداری دستکاری بعد از اعتراض به رده ۲۷ باز میگردد، رهبر بعد از انتخاب هاشمی به ریاست مجمع، اجازه نمی دهد هاشمی طرد شود و به مجمع تشخیص مصلحت رسمیت بیشتری می دهد، روزنامه سلام از هاشمی انتقاد میکند سلام توقیف میشود دانشجویان برای اعتراض به توقیف سلام تظاهرات کوچکی ترتیب می دهند حسن روحانی و قالیباف معترضان به توقیف روزنامه منتقد را به سختی سرکوب میکنند ماجرای کوی دانشگاه توسط افراد ناشناسی که لباس شخصی خوانده میشوند پیش می آید بسیاری از دانشجویان دیگر از همه ی نظام ناراحت اند و حتی رهبر را به خاطر انتخاب هاشمی مقصر می دانند 

اما واقعیت این است که در دولت خاتمی قدرت در دست هاشمی است، بهره بانکی به بالای ۲۰ درصد رسیده فسادهای بزرگ نفتی و گازی شکل میگیرد مثلت بیژن زنگنه مهدی هاشمی و بهزاد نبوی باقراردادهای بسیار عجیبی مانند کرسنت تاریخ را شکه میکنند حلقه مفسدان جدید مانند بابک زنجانی، شهرام جزایری و مه آفرید خسروی  شکل میگیرند هاشمی در مقابل دوربینها با خوشحالی به بابک زنجانی نشان تقدیر می دهد

انتخابات ۸۴ با شکست هاشمی از گفتمان عدالت اوضاع را تغییر می دهد،هاشمی به یکی از مقامات عربستان اطمینان میدهد که این دولت حتی شش ماه دوام نخواهد آورد! و اور بماند هم هیچ کاره است و باید سیاستهای ما را در برنامه پنج ساله و مصوبات مجمع و مجلس را اجرا کند، همه سیاسیون راست و چپ و ضد انقلاب خارج نشین حمله به احمدی نژاد را آغاز میکنند اما احمدی نژاد زرنگتر از این حرفهاست با آغاز سال ۸۷ نخست وزیر تحمیلی از پارکینگ در می آید هاشمی نگرانی از احساس تقلب در انتخابات را در نماز جمعه اعلام میکند همسر دختر و مهدى هاشمی پشت موسوی ایستاده اند همسر هاشمی اعلام میکند که اگر در انتخابات تقلب شود و موسوی رای نیاورد مردم باید بریزند در خیابان ! رای مردم به احمدی نژاد زیر سوال میرود، دیکتاتور سبز و دوستانش اعلام تقلب میکنند هاشمی با سکوتی زیرکانه همه چیز را زیر نظر دارد رسانه های خارجی به شدت در پشت فتنه ایستاده اند 

فتنه ۸۸ مشروعیت جمهوری اسلامی را زیر سوال میبرد با تلاش اپوزسیون ضد انقلاب تحریم ها شدت می یابد اما چیزی که کمر دولت عدالت خواهی را میشکند تحریم نیست بلکه جو روانی بسیار سنگین که خودش باعث احتکارهای خانگی همگانی میشد و احتکارهای بسیار بزرگ و بیکرانی که بعدها قسمتی از آن به نام سبد کالا در میان مردم تقسیم شد اعتبار احمدی نژاد را نابود کرد 

انتخابات ۹۲ با رد صلاحیت هاشمی در آستانه بحران قرار گرفت اما هاشمی ریسک نکرد و به جای تکرار بازی فتنه با لبخندی زیرکانه صحنه را به دوست قدیمی اش حسن روحانی واگذار کرد 

حسن روحانی به بهانه مذاکره برای رفع تحریم رئیس جمهور شد تحریمی که لازمه حیات سیاسی گروه هاشمی است


.:«* نگاهی به مذاکرات در تاریخ شیعه *»:.


سانسورچی های دروغگو میگویند ائمه اهل مذاکره با دشمن بودند پس چرا از مذاکره میترسید؟

پس بگذار چیزهایی که نمیگویند را هم بگویم

آقایمان علی علیه السلام و جمعی از صحابه پیامبر در خانه نشسته بودند که زهرا سلام الله علیها با اجازه علی پشت در رفت تا با شهادتش و شهادت نوزادش آبروی طاغوت را ببرد و ولایت را اثبات کند

کار از مذاکره گذشته بود

زهرا باید آبروریزی میکرد

زهرا شهید شد

علی ۲۵ سال در خانه نشست

علی بعد از فتنه قتل عثمان با بیعت مردم به قدرت رسید  علی جنگ کرد و جنگ کرد مردم زمان علی سست بودند علی میفرماید تابستان به جنگ خواندم گفتید گرم است پائیز گفتید برداشت محصول زمستان گفتید سرد است و در بهار بهانه کشت و معاش را آوردید علی جنگید تا در ساعتی که داشت ریشه تمام بدی ها یعنی معاویه و عمرعاص و ... کنده میشد اصحاب تردید و جهالت فریب پیام صلح را که قرانهای روی نیزه بود خوردند و به علی فشار آوردند که مالک را برگردان مالک گفت علی جان فقط یک ضربت تا محو فتنه مانده اما علی فرمود آنگاه از علی هم چیزی نخواهد ماند  اصحاب تردید مذاکره را بر علی تحمیل کرده بودند که یا علی باید مذاکره کنیم علی مالک را معرفی کرد اصحاب تردید گفتند مالک نمیشود مالک جنگ طلب است باید آیت الله ابوموسی را بفرستیم که هم مومن است و هم اهل صلح و اصلاح و صلاح و مصلحت است جریان سازش و تردید همه چیز را خراب کردند و به همین هم قناعت نکردند و فرق علی را هم شکافتند

آنگاه نوبت حسن شد حسن باز هم جنگید و جنگید تا اصحاب سازش و تردید هر روز فشاری تازه بر امام آوردند که ما را قدرت جنگ با معاویه نیست معاویه ابرقدرت است معاویه نمیگذارد آب خوش از گلویمان پایین برود حسن فرمود ای مردم اینها به عهدشان عمل نمی کنند و به شدت عهد شکن هستند اما تبلیغات و جو روانی کار خودش را کرده بود  فشارهای داخلی زیادتر و زیادتر میشد  حتی در میدان جنگ هم و حتی برخی از یاران امام سجاده از زیر پای امام کشیدند و زخم بر امام زدند که تسلیم شو تا راحت شویم و آنقدر اطراف حسن خالی شد تا حسن مجبور به مذاکره و آتش بس شد و جام زهر را سرکشید و البته همانها که آتش بس را تحمیل کردند اینبار به امام مذل المومنین گفتند

آنگاه نوبت حسین شد

معاویه عهدنامه را شکست و فرزندش یزید را به جانشینی انتخاب کرد

معاویه مرد و کار بر اهل بیت سخت تر میشد اما طاغوت باز هم دست بردار نبود آخر چه میخواستند از جان پسر پیغمبر اما یزیدیان نشان دادند که آنها با اسلام مشکل دارند و همه چیز بهانه است

امام حسین علیه السلام از اول میدانست که جنگ خواهد شد و هم در خواب و هم از پدر و جد بزرگوارش به او رسیده بود که جنگ خواهد شد و با چه شرایطی به شهادت خواهند رسید حرکت امام حسین از مکه و نیمه کاره گذاشتن حج برای این بود که حضرت فرمود کمین کرده اند تا با ریختن خون من حرمت حرم امن الهی را بشکنند پس من از مکه خارج میشوم تا حرمت حرم نشکند آنگاه حضرت به مدینه میرود و از مدینه با دعوت کوفیان به کوفه در راه لحظه ای به خواب میرود و استرجاع میخواند انا لله و انا الیه راجعون که باز به حضرت الهام میشود که قافله اش به سمت شهادت میرود

امام حسین میدانست دارد به سمت تحریم آب بر علی اصغر گام بر میدارد اما حتی یک قدم از خواسته هایش عقب نشینی نکرد یک قدم از امر به معروف عقب نشینی نکرد حتی عمدا خانواده اش را هم برد تا علی اصغرش تشنه شهید شود عمدا خانواده اش را برد تا اکبرش قطعه قطعه شود چون وقتی پای بقای اسلام در میان است حتی جان حسین و خاندان حسین هم باید فدا شود اما مذاکره ای که احمقها میگویند در کربلا برای جلوگیری از جنگ اتفاق افتاد برای جلوگیری از جنگ نبود بلکه آخرین فرصت برای سپاه دشمن بود تا حرّها راهشان را جدا کنند و از ننگ ابدی نجات پیدا کنند و امام هم شبی دیگر در میان تشنگی  قران بخواند و سجده کند امام به شهادت رسید و بنی امیه عهد شکنی را به اوج رساند و نشان داد مشکلش فقط حسین نبوده و سه روز جان و مال و ناموس مردم مدینه را حلال اعلام کرد

رگهای غیرت جنبید و آنهایی که نشیته بودند یا از زندان آزاد شدند آماده انتقام میشدند مختار به قدرت رسید و شروع به انتقام گرفتن از قاتلان کرد اما بعضی ها حکومت مختار را غیرشیعی اعلام کردند مختار هم داشت تنها میشد خوبان سپاهش شهید شده بودند جز اندکی همه مبارزان  در قلعه ای بزرگ ساکن بودند که همه چیزش تحریم بود و باز هم فشار داخلی تا روز نبرد شد مختار به سربازانش نهیب زد که بیایید بجنگیم که دشمن عهد شکن است اما سرداران باقی مانده گفتند ما تسلیم میشویم و مذاکره میکنیم و جانمان را نجات میدهیم تو میخگاهی به خاطر حکومت داشتن جان همه را به خطر بیاندازی ای جنگ طلب ، مختار گفت تزویر به شما امان می دهد تا تسلیم شدید اما آنگاه که تسلیم شدید گردنتان را خواهد شکست و همین طور هم شد و بعد از شهادت مختار و چند بار وفادارش دشمن حیله گر و پیمان شکن سر بقیه یاران بی وفا را  مفت از تن جدا کرد در حالی که اگر می جنگیدند باز هم میتوانستند پیروز شوند

هزار و صدسال گذشت و باز هم یک حکومت شیعه سربراورد امام خمینی مذاکره با امریکا و شیطان بزرگ را مذاکره گرگ و میش اعلام کرد   و به سختی رودروی مذاکره ایستاد اما جریان سازش بعد از آنکه جام زهر آتش بس را به امام نوشاند اینبار به خاطر تحریم بر امام خامنه ای فشار آورد که باید با امریکا مذاکره کنیم و آدمش را هم خودمان تعیین میکنیم امام خامنه ای فرمود بروید مذاکره کنید اما دشمن عهد شکن است رفتند مذاکره کردند و عهدنامه امضا کردند و مثلا از دشمن قول گرفتند که در مقابل امتیازتی که میدهیم اقلا تا زمانی که داریم مذاکره میکنیم تحریم جدید تصویب نکند و کمی از پولهایمان را که دزدیده برگرداند اما باز هم عبرت نگرفتند دشمن در چند نوبت هفتاد مورد تحریم جدید اعمال کرد و هی عهد شکنی کرد اما باز بهانه اینها این بود که ما اختیارات کافی نداریم باید بتوانیم همه ی خواسته های شیطان بزرگ را براورده کنیم تا آنها ما را راحت بگذارند

بله اینها بعد از اینهمه مدت درس عبرت نگرفته اند اگر باز هم سر حسین بالای نیزه برود باز هم درس عبرت نخواهد گرفت اگر ایران صدبار از افغانستان و عراق و مدینه آن روز بدتر شود باز هم درس عبرت نخواهند گرفت اینها یا خودشان را به خواب زده اند یا واقعا خواب اند اما وظیفه انسانهای آزاده چیز دیگری است