امــــروز گذرگاه آینده
امــــروز گذرگاه آینده

امــــروز گذرگاه آینده

امروز

موفقیت اجباری

روحانی بهمن ماه 1395  

اگر فلان و فلان نبود در مذاکرات موفق نمی شدیم!!!

با فلان و فلانش کار ندارم اینجایش مهم است که ایشان هنوز یا واقعا تصور می کند که در مذاکرات موفق شده یا مجبور است اینطور وانمود کند که در مذاکرات موفق شده

البته قطعا مورد دوم صحیح است و ایشان مجبور است در مذاکرات موفق شده باشد ایشان تمام وقت دولتش را به جای هر کار دیگری صرف مذاکره کرده و حالا چطور میتواند بگوید که مذاکرات موفق نبوده چطور میتواند بگوید که برجام زیاد هم نقض نشده بلکه این ذات برجام است که با هر تحریمی سازگار است این ذات برجام است که با هر تهدیدی سازگار است و هیچ تهدیدی را دفع نمی کند این روح برجام است که با عطسه ما نقض میشود اما باز این روح برجام است که با هیچ جنایتی از طرف مقابل حتی خراش برنمی دارد و فقط میشود آن را وارد کالبد یک کاغذ کرد و بعد رئیس جمهور آمریکا را وادار به پاره کردن آن کرد تا برجام نقض شده باشد و این ذات این آفتابه تابان است  که کسی که به خلا رفته را تا ابد در دستشوئی معطل می کند و شروط 15 ساله و بیست ساله اش با ده ها اما و اگر دیگر همراه است و بقول جان کری تنها مبلغ بسیار ناچیزی از مطالبات ایران را برگردانده و مبلغ بیشتری را بلوکه کرده این ذات برجام است که نفت را ارزان کرده و از 140 دلار به زیر پنجاه دلار رسانده است 

حسن روحانی به ابراز ناراحتی انتخاباتی و پساانتخاباتی ترامپ از برجام اشاره میکند و میگوید ببینید برجام چه شاهکاری است که ترامپ از آن ناراحت است

بله ترامپ باید هم ناراحت باشد وقتی احساس میکند که کشورش میتوانسته امتیازات بسیار بیشتری بگیرد و ایرانی ها به خاطر امتیازهائی که داده اند جشن گرفته اند و لابد راضی بوده اند شلوارشان را هم دربیاورند و تقدیم کنند

وظایف  بازیکنان مشخص است ترامپ از آنطرف برای چیزی که در گلویمان فرو کرده ناز کند و روحانی و جریانش از این طرف فضای بیشتری باز کند و با این فرمول راهکار فشار از بالا و چانه زنی از پائین را تا غده آپاندیسیت ایران ادامه دهد

روحانی برای پائین نیامدن از کول خرمراد چاره ای ندارد جز اینکه آمارسازی کند و رقبا را به هرچیزی که شدنی است متهم کند مظلوم نمائی کند و بالاتر از همه از رو نرود شاهکار تاریخی اش را نشان کارشناسان کوبیسم بدهد تا بادماس تصاویر باغ گلابی را برای چشمان غیر مسلح مردم تفسیر کند کرسنتها را با کنسرتها بپوشاند 

و در آخر با نظرسازی خودش را برنده ی حتمی انتخابات فردا با نسبت آرای بسیار زیاد هستم و هرکس دیگزی جز من پیروز خوانده شود شعبده بازی شده و تسلیم این صحنه آرائی خطرناک نخواهم شد یا اینکه پروژه موفق تقلب تاج زاده بر علیه هاشمی در مجلس ششم و تقلب ناموفق و آزمایشی منادی گیت و تقلب در انتخابات مجلس دهم در  تبریز را با هنرنمائی تمامی دستگاه های دولتی آزمایش کند 

و خلاصه اینکه روحانی مجبور است موفق باشد



فراتر از تخیلات ..... !!!!

 


*

گاهی حقیقت از تصور و تخیل عجیبتر و مرموزتر است!!


/

خیلی ها می دانند که آمریکا هیچگاه به خاطر حمله اتمی به ژاپن حتی از این کشور عذرخواهی نیز نکرده است در حالی که به خاطر اتهام دروغین دخالت مسلمانان در حملات یازده سپتامبر به دو کشور ضعیف و فقیر اسلامی حمله کرده البته برایشان زیاد عجیب نیست

/

خیلی ها می دانند آمریکا به کاپتان راجرز که فرمانده ناو آمریکایی حمله کننده به هواپیمای «مسافربری» ما و عامل کشته شدن شصت کودک و ده ها غیرنظامی دیگر بود با وجود اینکه ظاهر هواپیمای مسافربری از دور برای یک کودک دبستانی هم با جنگنده فرق زیادی دارد «مدال شجاعت» داده و برایشان تعجب اور نیست

/

بعضی ها می دانند که سربازان آمریکایی در حمله به ویتنام یک تفریحی که داشتند این بود که شکم زنان حامله را پاره میکردند و جنین را گرفته و طوری به درخت میکوبیدند که به ضربه اول سر کودک جدا شده و بیفتد و نه تنها هیچگاه به خاطر اشغال ویتنام از این کشور عذر خواهی نکردند بلکه تنها چیزی که برایشان مایه ننگ در این جنگ بود شکست و ناکامی نطامی بود و هنوز هم گیم هایی با موضوع جنگ ویتنام میسازند و البته این هم عجیب نیست

/

خیلی ها میدانند پشتیبان و سازنده ی اصلی و پشت پرده ی جنایتکاران و تروریستهایی مانند حکومت آل سعود جریان وهابیت داعش و ... سازمانهای جاسوسی آمریکا و بریتانیا هستند و البته تعجب هم نمیکنند

/

خیلی ها می دانند لوران فابیوس که در مذاکرات هسته ای رودروی تیم کشورمان مینیشند همان عامل انتقال خونهای آلوده به ایدز ب کودکان بیگناه کشورمان است که در بیدادگاه فرانسه تبرئه شد و تعجبی هم ندارد

/

خیلی ها می دانند که ماهیت فرهنگ غرب متمدنی که روشنفکران و بیسوادان غرب زده ای مانند صادق هدایت و رضاخان میرپنج و ... از فرهنگ آن دم می زدند چیزی به جز توهش و حیوان صفتی و غارت و چپاول و به خاک و خون کشیدن ملتهای فقیر به طور مستقیم یا غیر مستقیم آن هم در بالاترین حد ممکن نیست و این هم معمولا تعجب کسی را برنمی انگیزد

/

اما خیلی ها نمی دانند چرا جریاناتی رهبرمان را تحت فشار قرار داده اند که برای رسیدن به رفاه خیالی رابطه نزدیک گرگ ها و میشها و شرایط آمریکا را برای جاسوسی نامحدود در قالب پروتکل الحاقی از همه ی نقاط و مراکز حساس کشورمان را بپذیرد؟! و به اصطلاح عوام با آمریکا دوست بشویم!!

/

عجیب تر از همه این که خیلی ها نمی دانند دنیای امروز فقط یک نمایشنامه دروغین است برای ساقط کردن انقلاب جهانی اسلامی و جلوگیری از حادثه نهایی که حتی پیشگویان غربی مانند نوستر آداموس نیز آن را پیشگویی کرده اند

/

خیلی ها نمی دانند جریان انحرافی آن جریان کوچک و نوپا و ضعیفی نیست که مربوط به کوتوله هایی مانند مشایی باشد بلکه جریانی ریشه دار و فوق مافیایی است که با فریب و تزویر سی و شش سال است بر کشور حکومت میکند و جامهای زهر توقف را دقیقا در هنگام نتیجه گیری های تاریخی به خورد رهبران انقلاب داده و می دهد ،

تا هم ناکامی انقلاب مستضعفان و مظلومان و حکومت نیمه اسلامی را به نام اسلام بنویسد و هم کاسه گدایی اش را از قدرت و ثروت پر نگه دارد و بارها برای براندازی و کودتا تلاش کرده است

 

خون رجایی ها و سیدحسن آیت ها به گفته شهید لاجوردی از چنگال قسمتی از این جریان میچکد

و مرگ مشکوک سید احمدخمینی به این جریان  مربوط میشود،

این جریان پشت پرده ی بحران ها و بهتان هاست

و این جریان سی و شش سال تلاش کرده با نقاب توسعه و رفاه و ژاپن اسلامی و ملی گرایی دروغین و حتی دم زدن از فقرا .... از اجرای کامل اسلام و برپایی عدالت و حکومت اسلامی حقیقی جلوگیری کند

در خارج از کشور نیز همین ها با ایجاد اسلام هراسی وسیع از طریق ساخت و تقویت گروه های تروریستی و رسانه هایی که به جای کلمه داعش از نام گروه حکومت اسلامی استفاده میکنند و در کنار آن نمایش ریاکارنه و دروغین حقوق بشر و دموکراسی نسبی و حقوق زنان صربات اصلی را به این بیداری جهانی بزنند و با توقف حرکتهای مردمی پس از براندازی کامل جمهوری اسلامی جهان را به عصر دراکولا و مغول و قتل عام سرخ پوستان برگردانند و چنان استبدادی حاکم کنند تا کنون در تاریخ جهان وجود نداشته است


.:«* نگاهی به مذاکرات در تاریخ شیعه *»:.


سانسورچی های دروغگو میگویند ائمه اهل مذاکره با دشمن بودند پس چرا از مذاکره میترسید؟

پس بگذار چیزهایی که نمیگویند را هم بگویم

آقایمان علی علیه السلام و جمعی از صحابه پیامبر در خانه نشسته بودند که زهرا سلام الله علیها با اجازه علی پشت در رفت تا با شهادتش و شهادت نوزادش آبروی طاغوت را ببرد و ولایت را اثبات کند

کار از مذاکره گذشته بود

زهرا باید آبروریزی میکرد

زهرا شهید شد

علی ۲۵ سال در خانه نشست

علی بعد از فتنه قتل عثمان با بیعت مردم به قدرت رسید  علی جنگ کرد و جنگ کرد مردم زمان علی سست بودند علی میفرماید تابستان به جنگ خواندم گفتید گرم است پائیز گفتید برداشت محصول زمستان گفتید سرد است و در بهار بهانه کشت و معاش را آوردید علی جنگید تا در ساعتی که داشت ریشه تمام بدی ها یعنی معاویه و عمرعاص و ... کنده میشد اصحاب تردید و جهالت فریب پیام صلح را که قرانهای روی نیزه بود خوردند و به علی فشار آوردند که مالک را برگردان مالک گفت علی جان فقط یک ضربت تا محو فتنه مانده اما علی فرمود آنگاه از علی هم چیزی نخواهد ماند  اصحاب تردید مذاکره را بر علی تحمیل کرده بودند که یا علی باید مذاکره کنیم علی مالک را معرفی کرد اصحاب تردید گفتند مالک نمیشود مالک جنگ طلب است باید آیت الله ابوموسی را بفرستیم که هم مومن است و هم اهل صلح و اصلاح و صلاح و مصلحت است جریان سازش و تردید همه چیز را خراب کردند و به همین هم قناعت نکردند و فرق علی را هم شکافتند

آنگاه نوبت حسن شد حسن باز هم جنگید و جنگید تا اصحاب سازش و تردید هر روز فشاری تازه بر امام آوردند که ما را قدرت جنگ با معاویه نیست معاویه ابرقدرت است معاویه نمیگذارد آب خوش از گلویمان پایین برود حسن فرمود ای مردم اینها به عهدشان عمل نمی کنند و به شدت عهد شکن هستند اما تبلیغات و جو روانی کار خودش را کرده بود  فشارهای داخلی زیادتر و زیادتر میشد  حتی در میدان جنگ هم و حتی برخی از یاران امام سجاده از زیر پای امام کشیدند و زخم بر امام زدند که تسلیم شو تا راحت شویم و آنقدر اطراف حسن خالی شد تا حسن مجبور به مذاکره و آتش بس شد و جام زهر را سرکشید و البته همانها که آتش بس را تحمیل کردند اینبار به امام مذل المومنین گفتند

آنگاه نوبت حسین شد

معاویه عهدنامه را شکست و فرزندش یزید را به جانشینی انتخاب کرد

معاویه مرد و کار بر اهل بیت سخت تر میشد اما طاغوت باز هم دست بردار نبود آخر چه میخواستند از جان پسر پیغمبر اما یزیدیان نشان دادند که آنها با اسلام مشکل دارند و همه چیز بهانه است

امام حسین علیه السلام از اول میدانست که جنگ خواهد شد و هم در خواب و هم از پدر و جد بزرگوارش به او رسیده بود که جنگ خواهد شد و با چه شرایطی به شهادت خواهند رسید حرکت امام حسین از مکه و نیمه کاره گذاشتن حج برای این بود که حضرت فرمود کمین کرده اند تا با ریختن خون من حرمت حرم امن الهی را بشکنند پس من از مکه خارج میشوم تا حرمت حرم نشکند آنگاه حضرت به مدینه میرود و از مدینه با دعوت کوفیان به کوفه در راه لحظه ای به خواب میرود و استرجاع میخواند انا لله و انا الیه راجعون که باز به حضرت الهام میشود که قافله اش به سمت شهادت میرود

امام حسین میدانست دارد به سمت تحریم آب بر علی اصغر گام بر میدارد اما حتی یک قدم از خواسته هایش عقب نشینی نکرد یک قدم از امر به معروف عقب نشینی نکرد حتی عمدا خانواده اش را هم برد تا علی اصغرش تشنه شهید شود عمدا خانواده اش را برد تا اکبرش قطعه قطعه شود چون وقتی پای بقای اسلام در میان است حتی جان حسین و خاندان حسین هم باید فدا شود اما مذاکره ای که احمقها میگویند در کربلا برای جلوگیری از جنگ اتفاق افتاد برای جلوگیری از جنگ نبود بلکه آخرین فرصت برای سپاه دشمن بود تا حرّها راهشان را جدا کنند و از ننگ ابدی نجات پیدا کنند و امام هم شبی دیگر در میان تشنگی  قران بخواند و سجده کند امام به شهادت رسید و بنی امیه عهد شکنی را به اوج رساند و نشان داد مشکلش فقط حسین نبوده و سه روز جان و مال و ناموس مردم مدینه را حلال اعلام کرد

رگهای غیرت جنبید و آنهایی که نشیته بودند یا از زندان آزاد شدند آماده انتقام میشدند مختار به قدرت رسید و شروع به انتقام گرفتن از قاتلان کرد اما بعضی ها حکومت مختار را غیرشیعی اعلام کردند مختار هم داشت تنها میشد خوبان سپاهش شهید شده بودند جز اندکی همه مبارزان  در قلعه ای بزرگ ساکن بودند که همه چیزش تحریم بود و باز هم فشار داخلی تا روز نبرد شد مختار به سربازانش نهیب زد که بیایید بجنگیم که دشمن عهد شکن است اما سرداران باقی مانده گفتند ما تسلیم میشویم و مذاکره میکنیم و جانمان را نجات میدهیم تو میخگاهی به خاطر حکومت داشتن جان همه را به خطر بیاندازی ای جنگ طلب ، مختار گفت تزویر به شما امان می دهد تا تسلیم شدید اما آنگاه که تسلیم شدید گردنتان را خواهد شکست و همین طور هم شد و بعد از شهادت مختار و چند بار وفادارش دشمن حیله گر و پیمان شکن سر بقیه یاران بی وفا را  مفت از تن جدا کرد در حالی که اگر می جنگیدند باز هم میتوانستند پیروز شوند

هزار و صدسال گذشت و باز هم یک حکومت شیعه سربراورد امام خمینی مذاکره با امریکا و شیطان بزرگ را مذاکره گرگ و میش اعلام کرد   و به سختی رودروی مذاکره ایستاد اما جریان سازش بعد از آنکه جام زهر آتش بس را به امام نوشاند اینبار به خاطر تحریم بر امام خامنه ای فشار آورد که باید با امریکا مذاکره کنیم و آدمش را هم خودمان تعیین میکنیم امام خامنه ای فرمود بروید مذاکره کنید اما دشمن عهد شکن است رفتند مذاکره کردند و عهدنامه امضا کردند و مثلا از دشمن قول گرفتند که در مقابل امتیازتی که میدهیم اقلا تا زمانی که داریم مذاکره میکنیم تحریم جدید تصویب نکند و کمی از پولهایمان را که دزدیده برگرداند اما باز هم عبرت نگرفتند دشمن در چند نوبت هفتاد مورد تحریم جدید اعمال کرد و هی عهد شکنی کرد اما باز بهانه اینها این بود که ما اختیارات کافی نداریم باید بتوانیم همه ی خواسته های شیطان بزرگ را براورده کنیم تا آنها ما را راحت بگذارند

بله اینها بعد از اینهمه مدت درس عبرت نگرفته اند اگر باز هم سر حسین بالای نیزه برود باز هم درس عبرت نخواهد گرفت اگر ایران صدبار از افغانستان و عراق و مدینه آن روز بدتر شود باز هم درس عبرت نخواهند گرفت اینها یا خودشان را به خواب زده اند یا واقعا خواب اند اما وظیفه انسانهای آزاده چیز دیگری است