ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
1- Antoine Laurent Lavoisiere (1743 - 1794) 2- البته پس از چند سال حبس وشکنجۀ او، بعنوان دانشمند درباری! 3- ژرژ لامبلن فرانسوی در کتاب عجیب " اسرار سازمان مخفی" ( ترجمه فارسی: ر- ش/ انتشارات فرخی-خ لاله زار- مقابل پیرایش پاساژاخوان/چاپ سال 1336شمسی - یعنی 50 سال قبل / شماره ثبت 880 - مورّخ 20شهریور36 - در کتابخانه ی ملی ایران/ صفحه ی 46)تصریح میکند که انقلاب فرانسه نقشه ی بیگانگان بوده تا به اهداف پلید خود برسند! متاسفانه این کتاب دیگر چاپ نمیشود ، ولی خوشبختانه چاپ 50 سال قبل آن هنوز در کتابخانه ی ملی موجود است و در پایین صفحه ی 5 آن آمده : " بوسیله مندرجات این کتاب، بسیاری از امپراطوریها از بین رفته، یا ممکن است از بین بروند! ". این است که می توان سرنخ هایی از آنچه فلمینگ و اینشتین در اینجا میگویند در این کتابها و اسناد سری پیدا کرد......
اکنون به یاد سخن دانشمند مقتول، جناب آنتوان لاوازیه فرانسوی(*1*) می افتم
- که باید وی را " پدر شیمی نوین" نامید. او را در"انقلاب فرانسه" کشتند(*2*)
- و بنظر من(=اینشتین) همیشه انقلاب های بشری، ناشی از هرج و مرج طلبی
بوده وعواقب شومی درپی دارند؛ که یکی از آنها کشتن مردان بزرگ و بی گناه
است؛ و لاوازیه ی بیچاره (نیز) یکی از آن مردان بود!
وی(=لاوازیه) قانون نسبیت را با "اصل بقاء ودوام ماده درطبیعت" تا اندازه ای
پایه ریزی کرد و در سال 1789 ( سال شروع انقلاب فرانسه ) اعلام نمود که:
(( ما باید بعنوان اصلی یقینی، این را بپذیریم که نه انسان و نه طبیعتِ بی شعور
چیزی را نمی آفرینند و بر آن (طبیعت) چیزی نمی افزایند. آن خداوندی که همۀ
این جهان از او است، مقدار معینی ماده آفریده است و ماده نمیتواند بینهایت باشد
چون محدود( به حدود ریاضی) است. و ما درمشاهدات وآزمایـشات خود، مکرر
دیده ایم که: میزان ومقدار ماده، قبل و بعد از واکنش های شیمیائی، همواره یکی
است و تنها اتفاقی که در واکـنش ها رخ می دهد تغییر و تبدیل ظاهری و ترکیبی
محض می باشد؛ که ماده را از حالتی به حالت دیگر درآورده است.ومن(لاوازیه)
پس از 46 سال زندگی، این حقیقت را اعلان می دارم که: تنها شریعـت آسـمـانی
که در روی کره ی زمین، حرف من را پذیرا ست و آنرا میفهمد،" دین اسلام " و
"مذهب شیعه"است؛ که تمامی گفتارهای(=احادیث)این مذهب - که نزدیک به یک
قرن پیش،"مجلسی شیعه" آنها را در کتابی غول پیکر(= بحارالانوار110 جلدی)
گردآورده و خودش در آغاز همین قرن(18 میلادی) یعنی 1700(م =1110 ق)
بدرود زندگانی گفته ؛ و تمامی آنچه که وی(= مجلسی) در رساله ی " اعتقادات "
خود، از " قـرآن مـقـدّس" و گـفتارهای(=احادیث) پیشوایان 12 گانه، آورده است،
همگی منطبق بر نظر شیمیدانان و فیزیکدانان این دوره است؛ و من(=لاوازیه) نیز
یکی از آنها هستم و به این مذهب اعتقاد دارم! )).
فلمینگ میگفت: " این فقرات آخر را از عبارات لاوازیه ی شهید، حذف کرده اند؛
و اشتباه لاوازیه ی بیچاره این بود که علنا" ابراز می کرد که مسلمان و شیعه شده
است! و انقلاب فرانسه فقط بهانه ای بوده برای کشتن این گونه بزرگمردان (که به
تبع حرکت اسلامگرایی داویـنچی و سپس نیوتون، به سمت اسلامی کردن اروپا و
جهان پیش می رفتند) و من (= فلمینگ) یقین دارم که وی (=لاوازیـه) را به سبب
(اظهار صریح اسلام و) شیعه شدن علنی او کشته اند. ای کاش لاوازیــه این سخن
را در میان آن جمعیت بر زبان نمی آورد ! "(*3*).
**********************************************