دلنوشته ای خطاب به استاد شهید مسعود علی محمدی

   بســــم الله الــّـرحمن الــــّـرحـیـــم . 

 بله استاد مسعود علی محمدی این است ســزای خدمت به مــردم و نــظــام و رهـــبـــری این است سزای بندگی خدا این است سزای بسیجی بودن و بسیجی ماندن

بله استاد و چه اجری و چه سزائی بالاتر از شهادت

مگر می شود استاد بسیجی بود و طعم شیرین شهادت را نچشید

مگر می شود انسان ماند و از شیاطین زخم نخورد

استاد راستش را بخواهی فکر می کنم برای شهادت دو دلم و مرددم اما می دانم که حق با کیست می بینم نامردی ها را می بینم دشنه های به خون آغشته شده را

و هاج و واج مانده نمی دانم چه خواهم کرد اگر این کوردلی ها شدت یابد و بتوانم باور کنم که کسانی خورشید بودن خورشید را ندیدند اما در نی قرار دادند

استاد فصل امتحانات است می خواستم بپرسم هنوز خیلی ها اشکال دارند امروز کلاس خوبی گذاشتید درس ها واضح بود اما استاد شرمم می آید سوالی داشتم اجازه هست استاد ببخشید می گویند نام شما نفر پنجاه و چندم  در ستون سمت راست یک کاغذ تبلیغاتی از حامیان موسوی در انتخابات بود ؟

می دانم شاید بفرمائید که در روز انتخابات اس ام اس زده بودند که رئیس ستاد تبلیغاتی دکتر هم حامی موسوی شده است ولی استاد سوالم مربوط به درس است می خواستم بپرسم که مواد تشکیل دهنده صورتک های منحوس اینان از چه اتمهائی تشکیل شده است نکند شما هم از کسانی هستید که یک هفته گذشت تا بفهمید کی به کیه؟

استاد می دانم زخمی هستید ولی اقلا شما راحت شدید به ما بگوئید رمز این همه کج فهمی و کج روی این مدعیان بی هنر در چیست ؟

استاد استاد آوینی می گفت در عالم رازی است که جز با خون فاش نمی شود حالا باید همه رازها را دانسته باشید بگوئید جنس اتمهای مغز یک انسان چقدر می تواند نفوذ ناپذیر باشد که کلام حسین بر او اثر نکند ؟

یادتان نرود یکی منتظر جواب های شماست

خداحافظ استاد

  الــــلــّهـــم عـــجّـــل لــــولـــیـــک الــــفــــرج.   

به نقل از یک خط کوتاه